معنی روسری آبی

حل جدول

روسری آبی

فیلمی با بازی بهناز جعفری


کارگردان فیلم روسری آبی

رخشان بنی اعتماد


روسری

لچک

چهارقد

لغت نامه دهخدا

روسری

روسری. [س َ] (اِ مرکب) پارچه ای که زنان بر سر می افکنند و معمولا در زیر چانه گره می زنند. چارقد. در گناباد خراسان بمعنی چادرچه و چادرنماز مستعمل است.

واژه پیشنهادی

فرهنگ معین

روسری

(سَ) (اِمر.) پارچه ای معمولاً سه گوش یا چهارگوش (به صورت سه تا شده) که زنان سر و گردن خود را با آن می پوشانند.

فارسی به عربی

روسری

قلنسوه، مندیل، وشاح

فرهنگ فارسی هوشیار

روسری

پارچه ای که زنان بر سر می افکنند و معمولا در زیر چانه گره میزنند، چار قد

مترادف و متضاد زبان فارسی

روسری

چارق، چارقد، حجاب، مقصوره، مقنعه

فارسی به آلمانی

روسری

Haube (f), Kappe (f), Kapuze (f), Verdecken, Krawatte (f), Schal (m)

معادل ابجد

روسری آبی

489

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری